یک تاریخپژوه: تهدید کسی که میخواهد با جمهوری اسلامی همکاری کند، سنت منافقین است
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۰۸۱۵
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه فارس، نگه داشتن یک فضای دوگانه کاذب بین ملت و حکومت کاری است که ضدانقلاب و در رأس آنان آلبانینشینان التقاطی همواره انجام میدهند و روی افرادی که میخواهند بنا به اقتضائات خودشان با دستگاههای دولتی همکاری داشته باشند، فشار حداکثری میآورند.
برخی از بازیگران سینما در صفحات شخصی خود در فضای مجازی از این فشارها پرده برداشته و از هجومهایی گفتند که به هوای کار در سینما، حضور در جشنواره فجر و حتی شادی به دلیل پیروزی تیم ملی فوتبال، روی آنان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساختن فضای وحشت برای کسانی که مثل ضدانقلاب فکر نمیکنند
رضایی در ابتدا گفت: مهمترین موضوعی که مدعیان آزادی بیان و آزادیخواهی باید بدان ملتزم باشند، این است که رفتار و کردار خودشان به نحوی باشد تا آزادی رفتار و گفتار فرد دیگری سلب نشود. آزادی برخی افراد بنا به رفتارهایی نظیر بایکوت، تخریب و تهدیدِ برخی مدعیان آزادی سلب میشود و مورد هجمههای تند و رادیکالی سیاسی قرار میگیرد؛ به شکلی که فرد، آزادیهای اولیه خود را از دسترفته قلمداد میکند و فضا را برای فعالیت تنگ میبیند. در نتیجه طبیعی است که شخص، برای آسایش روح و روان خود و همچنین گریز از بایکوتهای اقتصادی و به هوای اینکه در محفل یا صنفی طرد نشود، چندان حضور پیدا نکند و کاری را در جمهوری اسلامی انجام ندهد!
جا پای منافقین گذاشتن، یعنی مخالفت را تحمل نکنی!
این تاریخپژوه در ادامه افزود: این روش، روشِ چپهای مارکسیست و نیروهای وابسته به آنهاست؛ به شکلی که این مدل برخورد با دگراندیشان و مخالفین در تاریخ معاصر ما با نام منافقین گره خورده است. آنها ابتدا وقتی میدیدند کسی با نیروهای انقلابی اندک مراودهای دارد، دست به بایکوت شخص میزدند و اگر این مراوده ادامه داشت، تهدید و پس از آن، او را ترور میکردند و میکشتند. امروزه اگر کسی بیاید و چهرهها و شخصیتها را به بهانه همکاریهای معمول کاری و صنفی با جمهوری اسلامی تهدید، تخریب و بایکوت کند در اصل، دارد روش و منش مجاهدین خلق را پیگیر میشود. شعار آزادی میدهند، اما در عمل سربازان سازمان مجاهدین خلق هستند. در حال حاضر مدعیان آزادی، استبدادی را در عمل پیگیر میشوند که افراد جامعه را وحشتزده کرده و به هرنحوی به حاشیه ببرند. این مدل برخورد با افراد اگر تعدیل نشود و با آن مقابله نکنند، میتواند موجب برخوردهای بسیار خشونتآمیزتری در جامعه شود.
قلبهایی که از سر لجاجت با نظام سیاه شد
نویسنده کتاب مسلمانی «در جستوجوی تعالی» در انتها گفت: مسیر انحراف، گاهی به حدی زیاد میشود که با اولش قابل مقایسه نیست. به طور مثال از پاییز گذشته سیر تصاعدی رفتارهای رادیکالی ضدانقلاب و مدعیان زن، زندگی، آزادی روزبهروز بیشتر میشود. تعبیر قرآن این است که تداوم بر انحراف، قلبها را سیاه میکند و افراد را به وادی لجاجت هرباره میاندازد. نمونه بارز این حرف را باید در رفتار اعضای سازمان مجاهدین دید که از سر حقد جمهوری اسلامی، روزی با صدام همدست شدند و امروز با صهیونیسم و آمریکا نشست و برخاست دارند. سرنوشت کسانی هم که سر هر چیزی افراد دارای مراوده را جمهوری اسلامی میکوبند، همین است.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: جمهوری اسلامی سازمان مجاهدین خلق آزادی بیان مسعود رضایی جمهوری اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۰۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعال مطرح یهودی: ما به یک مهاجرت دسته جمعی از «صهیونیسم» نیاز داریم
یک نویسنده و فعال یهودی کانادایی تأکید کرد: «صهیونیسم از لحظه ظهور خود نوعی آزادی زشت را به وجود آورده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی مینگرد؛ همانطور که فرعون از افزایش جمعیت بنی اسرائیل میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.»
به گزارش ایسنا، «این عید پاک، ما نه به بت دروغین صهیونیسم نیاز داریم و نه آن را میخواهیم بلکه آزادی از پروژهای را میخواهیم که به نام ما مرتکب نسل کشی میشود.»
این سخنان «نائومی کلاین»، استاد دانشگاه، نویسنده، روزنامهنگار و فعال اجتماعی یهودی کانادایی در جریان فعالیتهای «عید پسح در خیابانها: تسلیح اسرائیل را متوقف کنید» است که در روزنامه گاردین منتشر شده است.
او میگوید: «به موسی و خشم او فکر میکردم که از کوه پایین آمد و بنی اسرائیل را در حال پرستش گوساله طلایی دید. اکوفمینیست درون من همیشه از این داستان ناراحت بوده است: چه خدایی است که به حیوانات حسادت میکند؟! چه خدایی است که میخواهد همه مقدسات زمین را به نام خود ذخیره کند؟! با این حال، من راهی برای درک داستان پیدا کردم. در مورد بتهایی صحبت میکند که ما آنها را تقدیس میکنیم و تبدیل به خدایان دروغین میشوند. این درباره گرایش انسان به پرستش هر آنچه دنیایی و فریبنده است و نگاه به چیزهای کوچک و بی ارزش و مادی به جای بزرگ و متعالی است. آنچه میخواهم امشب در این عید پاک انقلابی و تاریخی در خیابانها به شما بگویم این است که بسیاری از مردم ما یک بار دیگر خدای دروغین را میپرستند و از آن خوشحال و سرمست و با آن نجس شدهاند. این خدای دروغین، صهیونیسم است که عمیقترین داستانهای کتاب مقدس ما در مورد عدالت و آزادی از بردگی مانند خود داستان عید پسح را میگیرد و آنها را به سلاحهای وحشیانه استعماری سرقت زمین تبدیل میکند و از آنها به عنوان نقشه راه برای پاکسازی قومی و جنگ نسل کشی استفاده میکند.
صهیونیسم بتی است که جرأت میکند ایده متعالی سرزمین موعود را که استعارهای از آزادی بشر است و با ادیان بسیاری به گوشه و کنار این جهان سفر کرده است، بگیرد و آن را به سند فروشی به یک دولت نظامی قومی تبدیل کند. نسخه رهایی که توسط صهیونیسم سیاسی پیشنهاد شده است، خود یک ایده ناپسند است. این امر از ابتدا مستلزم اخراج دسته جمعی فلسطینیها از خانهها و سرزمینهای اجدادی خود در جریان نکبت بود.
صهیونیسم از لحظه پیدایش، نوعی آزادی زشت ایجاد کرده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی نگاه میکند، همانطور که فرعون از افزایش جمعیت اسرائیلیها میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.
صهیونیسم ما را به لحظه فاجعه کنونی رسانده است و زمان آن فرا رسیده که به صراحت بگوییم: همیشه ما را به اینجا میرساند. این یک بت دروغین است که بسیاری از مردم ما را به مسیری بسیار غیراخلاقی سوق داده است و اکنون آنها را وادار کرده است که نقض پندهای اصلی را توجیه کنند: نکش. دزدی نکن. طمع نداشته باش.
این یک بت و خدای دروغین است که آزادی یهودیان را با بمبهای خوشهای که کودکان فلسطینی را میکشند و معلول میکنند، برابر میداند. این بتی است که به تمام ارزشهای یهودی خیانت کرده و میکند.
و با عشق ما به عنوان مردم به متون و آموزش، امروز یک بت و خدای دروغین نزد ما میآید تا بمباران تمام دانشگاههای نوار غزه، تخریب مدارس، بایگانیها و چاپخانههای بی شمار و کشتار صدها نفر از دانشگاهیان، روزنامه نگاران و شاعران را توجیه کند. این چیزی است که فلسطینیها آن را به عنوان مکتب کشی میشناسند که به معنای نابودی وسایل آموزش است.
در همین حال، در این شهر، دانشگاهها در حال فراخواندن پلیس نیویورک هستند و خود را در برابر تهدید خطرناکی که دانشجویانشان جرأت میکنند از آنها سؤالات اساسی بپرسند، مصون میکنند؛ سوالاتی مثل: چگونه میتوانید ادعا کنید که اصلا به چیزی یا حتی به ما اعتقاد دارید. درحالی که به این نسل کشی کمک میکنید یا روی آن سرمایه گذاری و با آن همکاری میکنید؟
به بت دروغین صهیونیسم برای مدت طولانی اجازه داده شده است که بدون کنترل رشد کند. پس امشب میگوییم: این بت به همین جا ختم میشود. یهودیت ما نمیتواند یک دولت قومی را در خود جای دهد، زیرا یهودیت ما ماهیت بینالمللی دارد. یهودیت ما نمیتواند توسط تشکیلات نظامی خشمگین آن دولت، محافظت شود، زیرا تمام کاری که این ارتش انجام میدهد کاشت غم و اندوه و درو کردن نفرت است، از جمله علیه ما به عنوان یهودیان.
یهودیت ما توسط افرادی تهدید نمیشود که صدای همبستگی خود را با فلسطین از همه نژادها، قومیتها، طیفها و نسلها بلند میکنند. یهودیت ما یکی از آن صداهاست و میداند که امنیت و رهایی جمعی ما در همراهی با این گروه نهفته است.
ما به بت صهیونیسم نیازی نداریم و آن را نمیخواهیم. ما خواهان رهایی از پروژهای هستیم که به نام ما نسل کشی میکند. رهایی از ایدئولوژی که هیچ برنامهای برای صلح جز تعامل با دولتهای نفتی تئوکراتیک قاتل همسایه و در عین حال فروش تکنیکهای ترور خودکار به جهان ندارد.
ما به دنبال رهایی یهودیت از دولت نژادی هستیم که میخواهد یهودیان دائما احساس ترس کنند، میخواهد فرزندانمان بترسند و میخواهد ما باور کنیم که جهان علیه ماست تا به زیر گنبد آهنین آن فرار کنیم، یا حداقل برای حفظ اسلحه و کمکهای مالی به آن اقدام کنیم. این بت و معبود دروغین است.
موضوع فقط به بنیامین نتانیاهو محدود نمیشود، بلکه شامل دنیایی است که نتانیاهو را خلق کرده است.
ما که هستیم؟ ماهها و ماهها در این خیابانها بودیم، داریم بیرون میرویم. خروج از صهیونیسم.
ما به امثال چاک شومرهای این دنیا نمیگوییم اجازه دهید مردم ما بیرون بروند. بلکه میگوییم ما خارج شدیم. فرزندان شما چه؟ آنها اکنون با ما هستند.»
انتهای پیام